یک جای عادی

نوشته های من یا گاهی نوشته های خوبی که به چشم م میان

یک جای عادی

نوشته های من یا گاهی نوشته های خوبی که به چشم م میان

نوشتن ذهن م رو مرتب می کنه. شاید نوشته هام تاثیر مهم ی در زندگی کسی نداشته باشن اما حال خودم رو خوب میکنه. این نوشته ها شاید واقعیت نباشن و شاید باشن.

تنها اشتراک ما

شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۰۰ ب.ظ

داشتم بحث را تمام می کردم با گفتن این که : ببین به نظر من تموم شده. بیا یه کم بی خیال باشیم. با این موضوع میشه خیلی راحت برخورد کرد.

گفت : هنوز هم حماقت بد جوری توی خون ت جریان داره.

بینی م رو با پشت دست م پاک کردم و مواظب بودم که به آستین سوییشرت م نگیرد. گفتم : این سیگار لعنتی هنوز هم آب بینی م رو راه میندازه .

با آرنج ش زد به بازو م که : خودت خوب می دونی داری بحث رو عوض میکنی.

جواب دادم که : خب من که گفتم. به نظر من بحثی نداره. ببین آدما برای موندن نیاز به این دارن که یه چیزی نگه شون داره. یه چیزی بیشتر از این چیزای عادی.

سر ش را کاملا برگرداند سمت م و احتمالا مثل همیشه ابرو بالا انداخت و پرسید : مثلا؟

یک پک دیگر زدم و دود ش را سمت دیگر بیرون دادم : مثلا؟ مثلا عشق. تا حالا عاشق شدی؟ جدی دارم حرف میزنم، نخند!

هل ش دادم با شانه م. برای اینکه نیفتد مجبور شد دست ش را به میله ای که روی ش نشسته بودیم بگیرد. سیگار از دست ش افتاد : باید برام بخری بازم. نصفه هم نبودش. خب . . . فکر کنم که شدم.

ولی چه ربطی داره؟

نگاه ش کردم، به من نگفته بود. باز هم نگاه ش کردم. سکوت طولانی شد. پرسیدم : کی و کجا؟! هنوز هم می بینی ش؟ هنوز هم می خوای ش؟ یا نه اصلا اون هم می خواد ت؟

شانه بالا انداخت و روی ش را کرد طرف دیگر که یعنی نمی دانم.

خیلی دوست داشتم که بحث را ادامه دهم تا دقیقا به ش ثابت کنم که حرف م درست بوده. اما گمانم فهمیده بود که چه می گویم. سیگار م را دادم دست ش و از روی میله پایین پریدم. ماشین های بزرگراه از روی م رد شدند. فکر کنم درد پریدن از ارتفاع بیشتر بود. مهم این بود که درد ها تمام شدند و من هم مثل او رسیدم به نبودن. 

  • محمد ابراهیمی

نظرات  (۳)

إإإإإإإإإ .............

بازم خودکشی؟؟؟

پاسخ:
آخه این آدم ه ناراحت بودش اون موقع که نوشت شون
در کل خوشم اومد..خوب نوشته بودی.

ولی خودکشی آخرش خوب نبود به نظرم. یه همچین آدمی نباید به "نبودن" فکر کنه باید باشه اما بیخیال..پر از احساس خلاء.
چرا خودکشی؟؟؟؟؟؟؟؟
دوست نداشتم
پاسخ:
خب خسته شده بیچاره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">